Saturday, February 26, 2005

Ù­
خیلی,خیار, خامه,خدا,خلبان,خونه,خیابون,خیاط,خرما,خاله,خوب,خواستگار,خر, خاموش, خاطره, خاک, خطا, خراب, خواهر, خواب, خطر, خسته, خورشید, خر, خبس, خاویار, خسته, خسته, خسته...

Sunday, February 06, 2005

Ù­
گاهی فکر می کنم اگه یه روز برگردی. می ریم با هم یه ناهار می خوریم و بعد توی این هوای ابری قدمی می زنیم و مییایم اینجا رو تخت من دراز می کشیم. تو از کارهایی که تو این دو سال کردی برام می گی و من از تمام دلتنگیهایی که تو این دو سال برای تو داشتم. بعد تو بغلم می کنی و می گی دیگه تموم شد. دیگه از پیشت نمی رم.
بعد فکر می کنم که من چقدر خرم که فکر می کنم تو ممکنه یه روز برگردی!!!

Tuesday, February 01, 2005

Ù­
Blue bird where are you??? I saw you im my dreams last night.


Ù­
Blue bird where are you? I saw you in my dreams last night.



:


^^[