Friday, December 31, 2004

Ù­
در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح آدمی را در انزوا می خورد و می تراشد.
صادق هدایت.

Tuesday, December 21, 2004

Ù­

چند روز پیش ژینوس که از دست شوهرش به تنگ آمده بود برای دیدن کنسرت لیلا یک بلیط رفت و برگشت به دوبی خرید و رهسپار دوبی شد. ژینوس مقدار فراوانی پول همراه خود برد زیرا شنیده بود که در "دی تو دی" اجناس خوبی می فروشند. او پس از بازگشت از دوبی خاطرات خود را برای ژیلا چنین تعریف کرد:

آره ژیلا جون. کنسرت لیلا که حرف نداشت نمی دونی موهاش چه خوشرنگ شده بود. بعد کنسرت هم رفتم باهاش صحبت کردم که مدل لباسش رو بردارم ژرسه سرخابی بود با مخمل سبز خیلی قشنگ بود پکی به سیگارش می زند و ادامه می دهد: آره ژیلا جون بهت بگم که ایندفعه تو هم باید بیای دوبی. نمی دونی این "دی تو دی" چه جنسهایی داره. چه قیمتهایی. خیلی عالیه. من که دوسه میلیون تو همین " دی تو دی " خرج کردم. ولی از همه بهتر همین کنسرت بود. حالا ویک اند دیگه که کنسرت شهرام برات بلیط می گیرم با هم بریم. اصلا می دونی چیه ژیلا جون می خوام این ویلای کیش رو بفروشم برام دوبی یه آپارتمان بخرم. به جواد هم گفتم - جواد شوهر ژینوس است- تو که می دونی ژیلا جون اون به این کارا کاری نداره.... و این گفتگو سالها ادامه پیدا می کند. ژینوس تمام تعطیلات آخر هفته را به دوبی می رود در لاوی قهوه می خورد و در استرخ شنا می کند. از " دی تو دی" خرید می کند و خیلی خوشحال است....


Friday, December 10, 2004

Ù­
برف می بارد.
پیاده می روم.
قهوه می خورم.
برف بازی می کنم.
می خندم.
یخ می زنم.
قهوه می خورم.
دوستانم می آیند.
مهمانی می روم.
مست می شوم.
می رقصم.
می خندم.

حالم خوب می شود.

Monday, December 06, 2004

Ù­
دوران بسیاری بد و گند و ت... از زندگی ام را پشت سر می گذارم.
حالم خوب نیست اینجوری من رو نگاه نکن...

Saturday, December 04, 2004

Ù­
بعد از اینکه می خوابم روحهای خانمان تلوزیون تماشا می کنند و تا صبح از من غیبت می کنند...

Wednesday, December 01, 2004

Ù­
نامه به جورالینکا (بچه آفریقایی که هیچوقت زاده نشد)
جورالینکای عزیز سلام
ببخشید که دیر جواب نامه ات را دادم.
فقط خواستم بدانی که خیلی خوشبختی.
مواظب خودت باش
آرزوی دیوانه



:


^^[